داستان طوطی و حضرت سلیمان

داستان طوطی و حضرت سلیمان

مردی یک طوطی را که حرف می‌زد در قفس کرده بود و سر گذری می‌نشست. اسم رهگذران را می‌پرسید و به ازای پولی که به او می‌دادند طوطی را وادار می‌کرد اسم آنان را تکرار کند.
روزی حضرت سلیمان از آنجا می‌گذشت. حضرت سلیمان زبان حیوانات را می‌دانست. طوطی با زبان طوطیان به ایشان گفت: مرا از این قفس آزاد کن.»
حضرت به مرد پیشنهاد کرد که طوطی را آزاد کند و در قبال آن پول خوبی از ایشان دریافت کند. مرد که از زبان طوطی پول درمی‌آورد و منبع درآمدش بود، پیشنهاد حضرت را قبول نکرد.
حضرت سلیمان به طوطی گفت: زندانی بودن تو به خاطر زبانت است.»
طوطی فهمید و دیگر حرف نزد. مرد هر چه تلاش کرد فایده‌ای نداشت. بنابراین خسته شد و طوطی را آزاد کرد.
بسیار پیش می‌آید که ما انسانها اسیر داشته‌های خود هستیم.

 

منبع:yekibood.ir

 

 

The post داستان طوطی و حضرت سلیمان appeared first on جذاب.


لینک منبع و پست :داستان طوطی و حضرت سلیمان
http://www.jazzaab.net/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b7%d9%88%d8%b7%db%8c-%d9%88-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d8%b3%d9%84%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86.html

لینک فایل دانلود پاورپوینت شبیه‌سازی و کاربرد آن در لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین - 45 اسلاید شیک و زیبا

داستان طوطی و حضرت سلیمان

طوطی ,حضرت ,سلیمان ,داستان ,منبع ,  ,حضرت سلیمان ,داستان طوطی ,طوطی را ,و حضرت ,طوطی و

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ سرگرمی کتاب اخلاق حرفه ای در مدرسه فرامرز قراملکی محرمانه mobilesina تنها باز مانده در تاریخ، نوشته ها هستند. panjarec تراژدی تلخ ساختمان شش طبقه خرمشهر مقالات اپلیکیشن دانلود رایگان مقاله امیدوارانه